Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در همایش ملی حکمت اسلامی، اقتصاد و مدیریت با موضوع حکمت اسلامی در علوم انسانی اظهار کرد: ما انسان‌ها هر کجای دنیا که زندگی می‌کنیم مشترکاتی داریم، یکی از این مشترکات خداجویی است، برخی خدای یگانه را می‌فهمند و برخی ممکن است خیلی چیزها را به جای خدا در نظر بگیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ادامه داد: ولایت‌پذیری یکی دیگر از مشترکات است، همه ما آدم‌ها احساس نیاز به یک نظام، ولیّ و مدیر می‌کنیم، خداوند فرمود «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظمات الی النور»، خدا می‌گوید آن کسی که به دنبال او می‌گردید من هستم، خود را به دیگران نسپارید.

امام جمعه قزوین عنوان کرد: اگر خدا را پیدا نکنیم و تحت ولایت خدا قرار نگیریم، مطابق آیه قرآن «والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات» از نور به ظلمت می‌رویم، آن‌هایی که کافر به ولایت خدا هستند، یک ولیّ ندارند، بلکه اولیاء دارند، یعنی هر کس از راه برسد ولیّ آن‌هاست و گرفتار ولایت‌های متنوع، متعدد و آسیب‌رسان می‌شوند.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: بنابراین همه به‌دنبال ولایت هستند اما خداوند می‌خواهد که ولایت ما توحیدی باشد، اگر پیغمبر ولیّ است، اگر پیغمبر (ص) امیرالمؤمنین (ع) را به جانشینی خود به ولایت معرفی می‌کند، اگر فرزندان ائمه اطهار (ع) اولیای الهی بودند، حتی در زمان غیبت نیز اگر ائمه اطهار (ع) زمینه ولایت را فراهم کردند، این به معنای آن است که پیغمب ر(ص) و ائمه (ع) مجریان ولایت خدا هستند.

وی خاطرنشان کرد: فقط خدا ولیّ است، قرآن کریم هم مجرای ولایت خداست، خداوند در آیه 196 سوره اعراف فرمود آن کسی که ولیّ شماست این کتاب را نازل کرده است، شایستگانی که ولایت خدا را فهمیده‌اند بدانند که این کتاب از ناحیه خدای متعال نازل شده است.

آیت‌الله عابدینی تأکید کرد: عبادت نیز یکی دیگر از مشترکات است، همه انسان‌ها اهل عبادت هستند، شما یک نفر را در دنیا پیدا نمی‌کنید که اهل عبادت نباشد، البته اینکه چطور عبادت کرده و چه کسی را عبادت می‌کنند مختلف است، یکی بت می‌پرستد، یکی گاو می‌پرستد، یکی دنیا و مقام را می‌پرستد.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: بیشترین تکیه انبیاء درباره عبادت این بوده که بگویند فقط خدا را عبادت کنید، یعنی انبیاء به عبادت‌های مختلف، متنوع و بی‌حکمت اعتراض داشته‌اند.

وی یادآور شد: عدالت‌خواهی، عقلانیت و حق‌مداری نیز از دیگر مشترکات آدم‌ها در سراسر دنیاست.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین اظهار کرد: بین علم و حکمت تفاوت وجود دارد، علم می‌تواند مفید باشد یا مفید نباشد، چرا که برخی علوم هستند که انسان باید از آسیب و زیان آن‌ها به خدا پناه ببرد، البته علم مستقیماً زیان وارد نمی‌کند بلکه معمولاً این زیان‌ها به وسیله عالمان وارد می شود، یعنی علم ابزاری دست عالم است، عالمی که شایستگی ندارد این علم را به زیان خود و دیگران به کار می‌گیرد.

آیت‌الله عابدینی افزود: اما در حکمت این‌گونه نیست که بگوییم حکمت مفید یا غیرمفید داریم، حتی در روایات داریم اگر حکمت به دست منافقان افتاده، آن را نجات دهید، خداوند در رابطه با منافقان می‌فرماید حکمت در جان آن‌ها احساس اضطراب و ناآرامی می‌کند، یعنی نه آن‌ها حکمت را می‌پذیرند و نه حکمت آن‌ها را می‌پسندد.

وی عنوان کرد: همچنین در روایات آمده حکمت را به اهل آن بگویید، اگر به نااهل گفتید هم حکمت را ضایع کرده‌اید و هم آن کسی که لایق حکمت نبوده آسیب می‌بیند چرا که ظرفیت پذیرش حکمت را ندارد.

امام جمعه قزوین ادامه داد: خداوند فرموده هر کس را که خدا بخواهد و هر کس که ظرفیت و شایستگی داشته باشد خدا به او حکمت می‌دهد و هر کس را که خدا به او حکمت بدهد، به او خیر کثیر داده است.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: در قرآن و حدیث منابع جدی داریم که نشان می‌دهد یک مدیر اگر حکیم بود مدیر است و اگر شایسته بود حکمت پیدا می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: در جلد یک کتاب شریف اصول کافی از امام رضا (ع) حدیثی آمده است که حضرت فرمودند اگر خدا به بنده‌ای برای رتق و فتق امور بندگانش مأموریت بدهد، سه عامل مهم در اختیار او قرار می‌دهد، نخستین عامل شرح صدر است.

آیت‌الله عابدینی تأکید کرد: اگر خدا به کسی مأموریت بدهد، به او شرح صدر هم می‌دهد، این شاخصه مهمی برای همه مدیران است، زمانی که خدای متعال به موسی (ع) مأموریت داد که به سوی فرعون برود، موسی (ع) فوراً تقاضا کرد که خدایا به من شرح صدر بده، اگر شرح صدر نباشد، من شجاعت و وسعت دید نخواهم داشت و نمی‌توانم کم و کاستی‌ها را تحمل کنم و فشارها مرا از پای در می‌آورد.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: موسی (ع) از خدا درخواست شرح صدر کرد، اما بدون درخواست پیامبر (ص) خدا به آن حضرت شرح صدر داد و فرمود «الم نشرح لک صدرک»، یعنی همین که خدا رسالت جهانی به پیامبر (ص) داد شرح صدر نیز همراهش بود.

وی یادآور شد: دومین چیزی که خدا به چنین بنده‌ای می‌دهد این است که خداوند جان او را از چشمه‌های حکمت لبریز می‌کند، اگر بخواهیم برای حکمت مصداق بیاوریم، قرآن حکیم مصداق حکمت است، هر آیه از قرآن کریم حکمت است، انسان هر چقدر از قرآن بچشد و آن را باور کند و قرآنی شود، به همان اندازه حکیم است.

آیت‌الله عابدینی افزود: این خیلی مهم است که ما چنین معنایی را در بحث‌های مدیریتی به‌صورت فنی و تخصصی در نظر بگیریم.

وی ادامه داد: آن کسی که رتق و فتق امور مردم را در اقتصاد، سیاست، آموزش، بهداشت و دیگر زمینه‌ها به عهده می‌گیرد، باید قلبش آکنده از حکمت باشد که بتواند کارها را به درستی پیش ببرد.

آیت‌الله عابدینی تأکید کرد: نمی‌توان دینی بودن را از علوم جدا کرد، قاطبه علوم این‌گونه هستند، برای مثال خداوند در آیه 20 سوره شورا می‌فرماید هر کس در مزرعه دنیا کشت و کار کند و نگاه به آخرت داشته باشد، ما بر کاشته او می‌افزاییم، اگر این نگاه را داشته باشیم اقتصاد ما اسلامی می‌شود اما اگر چشم‌انداز کسی صرفاً همین دنیا باشد، یک چیزی از این دنیا به او می‌دهیم، چنین کسی در آخرت بهره‌ای ندارد.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: همچنین در آیات 200 تا 202 سوره بقره آمده است در حج برخی متاع دنیوی طلب می‌کنند و می‌گویند که خدایا ما را نعمات دنیوی بهره‌مند ساز، این‌ها از نعمت‌های آخرت نصیبی ندارند، برخی دیگر نیز می‌گویند خدایا ما را از نعمت‌های دنیا و آخرت بهره‌ گردان و از عذاب دوزخ دور کن، هر یک از این دو گروه از نتیجه اعمال خود بهره‌مند می‌شوند.

وی اظهار کرد: در آموزه‌های دینی داریم که به خدا قرض بدهید، گاهی ما می‌دانیم که اگر پول‌مان را به یک بانک ببریم سود کلانی به ما تعلق می‌گیرد اما آن را به خاطر خدا به نیازمندی قرض می‌دهیم که حتی شاید نتواند اصل پول را هم به ما بازگرداند.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین یادآور شد: چون خدا از دلواپسی‌های ما خبر دارد، نمی‌گوید به این آدم قرض بدهید، خدا می‌گوید به من اعتماد کنید و به من قرض بدهید، من این پول را از شما تحویل می‌گیرم و به شما تحویل می‌دهم، البته من وقتی می‌خواهم این را به شما تحویل بدهم چند برابر تحویل می‌دهم، این‌ها مؤلفه‌هایی هستند که در نظام اقتصادی ما باید مورد توجه قرار بگیرند.

امام جمعه قزوین بیان کرد: از سوی دیگر، مقصد ما کرامت انسانی است، خداوند می‌فرماید «و لقد کرمنا بنی آدم»، همه آموزه‌های دینی به تقوا ختم می‌شود، بنابراین اقتصاد هم ابزار و وسیله است، مدیریت هم ابزار و وسیله است که هم فرد و هم جامعه به کرامت برسند، یعنی فرد به کرامت برسد، جامعه هم با حکمت اداره شود و عبادت و بندگی پا بگیرد تا انسان به سعادت نائل شود.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: نماینده ولی فقیه در استان قزوین آیت الله عابدینی امام جمعه قزوین ولایت خدا آن کسی شرح صدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۲۰۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان

فلسفه و حکمت، دو نوری هستند که به روشن‌تر شدت مسیر پیشرفت نصف جهان کمک شایانی کردند و در همین راستا، علما و حکمایی‌ پرورش یافتند که مسیر زندگی و درس‌های مکتب‌ آنان، جزئی از هویت اصفهان شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی معتقدند که با پیشرفت دانش و مادی‌گرایی، دیگر فلسفه و حکمت، مخصوصاً از نوع اسلامی، کارایی ندارد در حالی که تعالیم آن، باغ بزرگی است که درخت علوم مختلف در آن ریشه زده و به ثمر می‌نشیند.

از خوشبختی اصفهانی‌هاست که علما در این شهر نمی‌میرند بلکه با گذشت صدها سال، همچنان نام و یادشان زنده است و تعالیمشان، راهگشای حقیقت جویان است؛ آنچنان که تخت فولاد به‌عنوان یک قبرستان، توانسته زنده‌ترین انسان‌های تاریخ را در آغوش خاک خود جای دهد و بر همین اساس علی کرباسی‌زاده، مدیر خانه حکمت اصفهان اظهار می‌کند: نگاه به زیست و زندگی حکماً و فیلسوفان در اصفهان، موضوع مهمی است و اگر بخواهم به دوران صفویه که موجب تشکیل مکتب اصفهان شد اشاره کنم، زندگانی میرفندرسکی میرداماد و به ویژه نحوه زیست شیخ بهایی می‌تواند به این موضوع کمک کند.

وی می‌افزاید: می‌توان گفت جامعیتی که علمای ما در آن زمان و چه در زمینه‌های فلسفه، عرفان و کلام و چه در موضوعات فقه و تفسیر و حدیث، باعث شد حوزه علمیه اصفهان یک حوزه بسیار درخشان در تاریخ و تمدن ایران شود و تأثیری که بر زندگی مردم اصفهان و بقیه شهرها گذاشت، این بود که توانستند تعادلی بین جنبه‌های مختلف تن و جسم با روح و نفس برقرار کنند به ویژه اینکه در حکمت موضوعی داریم که چگونه بین اعضای مختلف بدن و روح انسان، تعادل برقرار کنیم؛ همچنین تأثیر حکماً و فیلسوفان، طوری بوده که توانستند پیدا و ناپیدا در زندگی همه مردم تأثیر مثبت بگذارند.

مکتب اصفهان، دلیلی بر ادامه‌دار بودن فلسفه اسلامی

مدیر خانه حکمت اصفهان ادامه می‌دهد: درخصوص راز پویایی و ماندگاری حکمت، زیست حکمای ما در اصفهان و تلاش آن‌ها برای کمک به رفع تعارضاتی که در هر زمان در فرهنگ به وجود می‌آمد، قابل توجه است، مثلاً از میرداماد تا میرفندرسکی تا آقاحسین خوانساری، جهانگیر خان قشقایی و حاج آقا رحیم ارباب که هرکدام با نوعی از این تعارضات رو به رو می‌شدند و تلاش می‌کردند از یک طرف با علما و دانشمندانی که در علوم ظاهری کار می‌کردند و از طرف دیگر با حاکمان و حکومتیان، طوری تعامل کنند که با حمایت دولت مردان، مکاتب فلسفی و حکمتی زنده بماند و بهترین نشانه آن در ایران، مکتب اصفهان برای کسانی است که فکر می‌کنند دیگر فلسفه اسلامی در کار نیست.

کرباسی‌زاده خاطر نشان می‌کند: بحث تلاقی ادیان در حوزه مکتب فلسفی اصفهان هم اتفاق افتاده که محل تلاقی اشراق، عرفان، حکمت و کلام است؛ یکی از دلایل پویایی تاریخ فلسفه حکمت در ایران و اصفهان این است که دل و عقل به یک نقطه مشترک برسند و بهترین نمونه آن شیخ بهایی است که چه در اشعار او چه کتاب‌هایش، هدف نهایی دل و عقل را یکی می‌بیند؛ در واقع روحی که در آثار معماری اصفهان و یا در مشهد وجود دارد و شیخ بهایی در بنای آن‌ها دارای تأثیر مستقیم است، به دنبال وحدتی بین دانش‌ها می‌گردد و می‌داند نقطه اشتراک همه آن‌ها عرفان و اشراق است.

وی با بیان کتاب اینکه رساله صناعیه از میرفندرسکی که از حیث موضوع در کل تاریخ تفکر، بی نظیر است و قبل و بعد آن هیچکدام از حکماً، مستقیماً به بحث صنعت، هنر و پیشه و فن، نپرداختند، می‌گوید: میرفندرسکی معتقد است که پیشه، یک امر الهی است و هرکس برای پیشه‌ای زاده شده، که از نبوت و امامت، شروع و به طبقات پایین‌تر می‌رسد؛ در واقع می‌گوید رابطه صنعت با زندگی انسان، مانند رابطه بدن اجزای بدن و روح است؛ مردم اصفهان باید قدر خود را بدانند زیرا در شهری زندگی می‌کنند که هر دوره آن، افتخارآمیز است و پایتخت حکومت‌های مختلف بوده، طوری که بزرگ‌ترین متدینان به هر دینی در این شهر به دنیا آمدند و یا تربیت شدند که این موضوع از آثار به جا مانده، پیداست؛ بیهوده نیست که وقتی شاه اسماعیل به اصفهان آمد و متوجه مدارس متعدد علمی و رفت و آمد دانشجویان و طلاب شد، گفت اگر از این جنگ آخر، جان سالم به در ببرم، اینجا پایتخت قرار می‌دهم که این کار توسط شاه عباس کبیر انجام شد و امروز با چنین پیشینه درخشانی به مراتب جلوتر افرادی هستیم که دارای چنین هویتی نیستند.

ایرانی که میراث‌دار باستان و اسلام است

علیرضا فرهنگ، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان نیز اظهار می‌کند: امروزه در ایران میراث دار دو فرهنگ عمیق هستیم، یکی از آن‌ها، فرهنگی است که از ایران باستان و دیگری از اسلام به ما رسیده است؛ کوروش کبیر شخصیتی بود که اولین امپراتوری چند ملیتی و چند دینی را پایه گذاری و آشتی و همزیستی بین ادیان را ایجاد کرده است، شخصیت کوروش به نحوی است که در کتاب مقدس یهودیان، او را مسیح خدای یهود معرفی کردند و هم از استوانه کوروشی که در بابل به جا مانده، کوروش می‌گوید که من را خدای بابل صدا زد تا دین را اینجا اصلاح کنم؛ در قرآن به اعتبار مفسرینی مثل علامه طباطبایی، ذکر ذوالقرنین اشاره به کوروش دارد؛ جالب اینجاست که امروز نمی‌دانیم دین خود کوروش چه بوده‌است زیرا با هر دینی متناسب با همان دین برخورد می‌کرده و به همین روش توانسته امپراتوری پایداری ایجاد کند که صدها سال استوار بماند.

وی می‌افزاید: در اواخر ساسانی، انحصارگرایی دینی رخ می‌دهد که منجر به ضعف این امپراتوری و از هم گسیختگی آن می‌شود و اسلام این دیدگاه را دوباره احیا می‌کند؛ قرآن از بین تمامی کتب مقدس به طور خاص تری به تفضیل، تفسیر و تأیید ادیان دیگر پرداخته‌است؛ در آیات ۴۴ تا ۴۸ صورت مائده دستور قرآن به سه دین یهودیت و مسیحیت و مسلمان این است که با یک دیگر درگیر نشوید بلکه در نیکی‌ها از هم سبقت بگیرید، در حالی که متأسفانه امروزه شاهد جنگ بین ادیان مختلف هستیم و شاید این الگوی زیبا بتواند یک راهنما برای همزیستی ادیان متفاوت باشد.

فرهنگ ادامه می‌دهد: اولین کسی که تاکید بر همزیستی دارد ابوریحان بیرونی است که کتاب ماللهند را می‌نویسد؛ در آن زمان، دید مردم این بود که هندوها بت پرستند درحالی که ابوریحان، به عنوان یک مسلمان مقید، از آن‌ها دفاع می‌کند و آن‌ها موحد می‌داند؛ میرفندرسکی که خانه حکمت در کنار مزار اوست، بیش از ۱۰ سفر به هند داشته و کتاب «جوگ باسشت» که کتاب مهمی برای آن‌هاست، به فارسی ترجمه کرده و تحقیقات زیادی در این حوزه داشته است.

اصفهان موزه‌ای است که تمام ادیان را در خود جای داده است

وی خاطر نشان می‌کند: هاتف اصفهانی که ترجیع بند آن شاهکار ادبیات ایران است، بخش اول با آئین زرتشت شروع می‌کند و آن را به حق و یکتا پرست می‌داند؛ در بخش دوم به مسیحت اشاره می‌کند و دوباره به همان موضوع می‌پردازد؛ جالب اینجاست که هاتف در زمانی می‌زیسته که تقریباً دیدگاه تعصب آمیزی نسبت به علما وجود داشته‌است و با این حال، به طور تمام قد از ادیان مختلف دفاع می‌کند.

محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با بیان اینکه بعد اسلام اصفهان حدود ۴۰۰ سال، پایتخت بوده و به نوعی، زبده فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی است، می‌گوید: اصفهان، هنوز هم موزه‌ای است که تمام ادیان را در خود دارد و هیچ گاه شاهد درگیری بین آن‌ها نبوده‌ایم؛ در واقع با روی باز، روابط خیلی خوبی در تمامی حوزه‌ها بین این افراد وجود دارد.

وی بیان می‌کند: شرایط امروز جهان شرایط خاصی است و در طول تاریخ چنین شرایطی را نداشتیم، رشد علم و فناوری، کاملاً بر رفاه انسان متمرکز است و با خودش نوعی انسان‌گرایی آورده که این دو به تدریج باعث شده انسان امروزی از متافیزیک و حوزه روح جدا شود و روز به روز، بیشتر شاهد دین گریزی و دین ستیزی باشیم، این الگوی جهان مدرن، سکولاریسم است یعنی بی تفاوتی به ادیان در حالی که کوروش و قرآن این‌طور برخورد نمی‌کنند و اتفاقاً ادیان را تشویق می‌کند که در حوزه خود فعال‌تر باشند؛ در مقابل، برخی دین گرایان به افراط گراییدند و حتی به مبارزه‌های تسلیحاتی مثل داعش و صهیونیسم روی می‌آورند.

محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به اینکه باید راه تعادل را در پیش بگیریم و الگوی موفقی داریم که هزاران سال جواب داده‌است، اظهار می‌کند: از نمونه‌های همکاری که بین ادیان در اصفهان وجود دارد می‌توان گفت اولین بار، صنایع چاپ و تجارت ابریشم را ارامنه به اصفهان آوردند و دانش‌های یهودیان در مسائل مختلف مورد استفاده قرار گرفته‌است؛ زرتشتیان، مفاهیم حکمتی را به از پیش از اسلام به پس از آن منتقل کردند، مانند کتاب ابن‌مسکویه که به خرد و حکمت ایران باستان می‌پردازد و این همکاری باعث درخشش شده است؛ بزرگمهر حکیم می‌گوید که همه چیز را همگان دانند و کسی که انحصارگرا شود و تعصب بورزد، موقعیت‌های خود را از دست می‌دهند.

به گزارش ایمنا، مکتب فلسفی اصفهان مکتبی که اعتقاد به جمع فلسفه با دین داشت و در بستر اندیشه شیعی در دوره صفویه شکل گرفت و نقش به‌سزایی در فلسفه اسلامی داشت؛ این مکتب را همچنین دوره نوزایی فلسفه ایران نامیدند که متأثر از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان و اصول عقاید شیعه بود و نکته قابل توجه آن است که تمامی فیلسوفان مکتب اصفهان شیعه دوازده امامی هستند و بیشترشان درصدد تطبیق مطالب فلسفی با معارف شیعی برآمده‌اند؛ بر این اساس باید گفت که اصفهان نه تنها در هنر و معماری بلکه در علوم دینی و اندیشه نیز سرآمدی میان دیگر نقاط بوده و یکی از مهم‌ترین مصادیق آن که امروزه نیز به‌طور عینی مشهود است، هم‌زیستی ادیان در این شهر و استان است.


کد خبر 748023

دیگر خبرها

  • دهه سرآمدی آموزش در دانشگاه‌ها از امروز آغاز شد
  • حکمت عفاف و حجاب در ادیان آسمانی
  • آردا گولر: رئال مادرید بهترین تیم دنیاست و گل‌زدن برای آن، حس فوق‌العاده‌ای دارد
  • زمین‌های خیابان حکمت اصفهان چه زمانی تحویل داده می‌شود؟ + فیلم
  • پوچتینو: امری یکی از بهترین سرمربیان دنیاست؛ همه ما باید اثبات کنیم لایق حضور در چلسی هستیم
  • نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
  • ایران صادرکننده خدمات مهندسی و تکنولوژی های روز دنیاست
  • سنندج مهد عقلانیت و آزاداندیشی است
  • پلیس؛ پیشگام بهره‌مندی از ظرفیت دانش‌آموزان در گسترش قانون‌مداری
  • باورهای توحیدی امیرمؤمنان(ع) در دعای کمیل